جنجال شد.
Posts
Showing posts from March, 2022
- Get link
- X
- Other Apps
جدیتر بهش فکر میکنم. زندگی رو کنارش تصور میکنم و فکر میکنم «چرا که نه؟». توی تصورات اون زندگی و ارتباط آرومی که دنبالشم با این آدم شکل میگیره. توی تصوراتم همه چیز مثل یه ساحلِ آروم، بی دردسره. یه زندگی آروم و بی دغدغه و گوشهای. توی تصوراتم روی مبل سه نفره توی خونهش دراز میکشم، با پیراهن مشکیِ بندی که تازگی خریدم. دارم کتابی رو میخونم که از روی دست الی خریدمش. داره توی اتاقش کار میکنه. مثل همیشه، مثل همیشه که کار میکنه. توی تصوراتم، میچرخم توی آشپزخونهش. آشپزخونهش رو تا به حال ندیدم. میچرخم توی آشپزخونهش و پنهها رو غرق میکنم توی پستو، از توی اتاق کارش میپرسه «دخی؟ چی کار میکنی؟» از توی آشپزخونه جواب میدم «کِی کارت تموم میشه که بیای ببینی چی کار میکنم؟». توی تصوراتم، وقتی که شب داره به پایان میرسه، کلید رو توی قفل میچرخونه و پا میگذاره توی خونه، دستش رو میکشه روی موهای منی که خواب و بیدار خودم رو جمع کردم گوشه مبل. نوشته بودم که وقتی دستهاش رو میکشه روی موهام، از زمین و آدمهاش جدا میشم؟ نوشته بودم که یه شب، توی مهمونی، سرم رو گذاشتم روی شونهش و قبل از ا...